• وبلاگ : خاطره هاي علوم و فنون دريايي خرمشهر
  • يادداشت : خاطره چهل و يکم
  • نظرات : 3 خصوصي ، 8 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    يکي از مشکل ترين درسهامون تو دوره ي مهندسي برق درس الکترومغناطيس مهندسي بود.خيلي درس تخيلي هست تو برق و هيچ تصوري نميشه ازش داشت.هشت فصل رو بايد ميخونديم و استاد هم که دکتر بوستاني بود بهمون گفت که چهار فصل اول رو به عنوان نيم ترم امتحان ميگيرم و ده نمره داره و چهار فصل دوم رو هم پايان ترم که اونم ده نمره که مجموعآ بيست نمره ي نهاييتون رو تشکيل ميده.يادمه تو امتحان ميان ترم حالم بد بود و مريض بودم بشدت با اينهمه رفتم سرجلسه و از ده نمره فقط تونستم دو بگيرم.به استاد گفتم که مريض بودم و هرچي رو زدم افاقه نکرد و گفت بايد حتمآ ده نمره ي دوم رو هشت بگيري تا بهت ده بدم و قبولت کنم.دوستام گفتن حذفش کنم ولي من بهشون گفتم بايد ازين درس لعنتي هشت بگيرم .موعد امتحان پايان ترم رسيد و ده نمره ي دوم..حسابي خونده بودم.اما بازم دلهره داشتم چون واقعآ درس سنگيني بود.خلاصه با آرامش شروع کردم به نوشتن و قبل ازينکه برگه رو بدم به استاد يه حساب سرانگشتي به خودم نمره دادم.ديدم حدود هشت و نيم ميگيرم.اما خب باز خيلي ميترسيدم.وقتي نمره ها رو زدند نصف بيشتر بچه ها افتاده بودند و من نمره ام شده بود هفده(17)..بالاترين نمره بود و نفر دوم بعد از من نمرش سيزده و نيم بود.هنوز شيرينيش زير زبونمه.بعد که به استادگفتم چطوري نمره ام شده هفده گفت از بس خوب نوشتي نمره ات رو ضرب در دو کردم و نمره ميان ترمت رو اعمال نکردم برات
    پاسخ

    اووووووه چه بچه زرنگي بودينا:دي ما ازين تصميما ميگرفتيم ولي... خخخخخخ:دي ما همه ي درسامون تخيلي بود:دي :دي