سلام سحر جان
چطوري رفيق؟ چ.خبرا؟ باورت ميشه از همون لحظه اي ک بم اس دادي اومدم تو وبلاگت تا الان، نميتونم دل بکنم
کلا برديم تو حال و هواي خرمشهر. واقققققققققققععععععععععا يادش بخير. اون 4سال از بهترين سالاي زندگيمون بود
الان درگير آوا و ارشدم، ايشالا سر فرصت پاي ثابت وبت ميشم و تو خاطره نويسيم کمکت ميدم، البته اگه قابل بدوني.
خيلي حال دادي رفيق، دمت گرم