وبلاگ :
خاطره هاي علوم و فنون دريايي خرمشهر
يادداشت :
خاطره سي و هفتم
نظرات :
1
خصوصي ،
10
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
اميد...
سلام
يکي از دوستانم که چند ماهيه رفته خارج برام ميل گذاشت و ازم خواست يه عکسي براش بفرستم..از خودم..گفت دلم براي آفتاب و گرماي جنوب و کشورم تنگ شده..منم گفتم يه عکسي براش بفرستم که همه ي اين دلتنگيش رو جبران کنه..فضاي عکس:من ..فضاي پشت سرم (فلافل ابوعلي..مکان اهواز...يه نوشابه ي شيشه اي سياه تو دستم ..آفتاب پهن شده روي صورتم.و چشمهاي خيره شده به دوربين
کشتم با اين عکس:دي
پاسخ
سلام:) تيپ اخر بچه جنوب بوده ولي جاي يه عينک ريبن و يه لاف آباداني خالي بوده:دي