• وبلاگ : خاطره هاي علوم و فنون دريايي خرمشهر
  • يادداشت : خاطره ششم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + زهره 
    سلام سحر جون خوبي عزيزم....خاطره ي باحالي بود!!!!ولي هنوزم حالم بد ميشه از آب خوردنتون رو سفره!!!خداييش هر وقت آب مي خوردم استرس اينو داشتم که نکنه بطري شما باشه!!!>>>:-)ولي خوش ميگذشت دلم واسه همتون تنگ شده....دوستتون دارم
    پاسخ

    سلام..ههههه زهره يادته؟:)) کاش اونروزا بياد بازم....هعيييييي..