وبلاگ :
خاطره هاي علوم و فنون دريايي خرمشهر
يادداشت :
خاطره سي و نهم
نظرات :
0
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
اميد...
سلام...اساتيد پارسي بلاگ مارو نيگا:))))))))
يادمه يه درس داشتيم بنام الکترونيک صنعتي استادمون داشت در مورد ادوات فاکس حرف ميزد که من و يکي از دوستان علاقه زيادي نشون داديم و چن تا سوال ازش پرسيديم ..بعدش گفت چند تا سي دي اطلاعات در اين مورد داره که اگه دوس داشته باشيم بهمون ميده..ما هم قبول کرديم و جلسه ي بعد سي دي ها رو با شوق و ذوق گرفتيم ...30 تا سي دي در مورد اون بحث بود به زبان فرانسه...
قيافيه ي من و دوستم
جلسه ي بعد سي دي ها رو به استاد تحويل داديم..استاد گفت:استفاده کردين؟؟من ودوستم با هم گفتيم:بله بله خيلي ممنون:)))))))))
پاسخ
هههه چرا به ما نمياد ازين کارا کنيم؟:دي من هميشه به بچه درس خونا ميگفتم خدايي شما بعدها چه خاطره اي داريد براي ديگران و بچه هاتون تعريف کنيد؟ نه تقلبي.. نه هر هفته بازار و گشت و گذاري... نه شلوغي و شيطنتي:) اصن کيف دانمشگاه به اين بود که بتوني با مهارت استادايي که فک ميکردن خيلي زرنگن رو دور بزني:دي ايکون بچه محجوب:دي زبان فراااااااااااااااااااااانسه؟:دي اي بابا ما تو زبان فارسيمونم مونديم:دي