• وبلاگ : خاطره هاي علوم و فنون دريايي خرمشهر
  • يادداشت : خاطره پانزدهم
  • نظرات : 2 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    يا هـــــــو

    سلام جالب بود!منم آپم

    راستي يه خاطره داشتي که گفته بودي پسره زير ابرو برداشته بود يکي بهش گفت عقد کردين؟ خيلي خنده دار بود من ترکيدم از خنده!

    پاسخ

    سلام..ههههه اره يادمه..خودمم هروخت يادم ميفته کلي ميخندم:دي