• وبلاگ : خاطره هاي علوم و فنون دريايي خرمشهر
  • يادداشت : خاطره دوازدهم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    دقت کردين بيشتر آقايون اگه ببينن که نياز به کمک داري ديگه نميشناسنت
    پاسخ

    اوووه اره بابا..اصن يه وعضي
    + سبز 

    سلام چرا عکس ها باز نيشن
    پاسخ

    سلام..عکس نداره که..چندتا شکلکه
    + خم گيــــــــــسو 

    بچه بامرام و خاکي به اين ميگن، ايول دمش گرم

    اين آهنگ وبلاگت بردار مشکل داره گير داره ،کرکر خندست، دفعه پيش هم همينطور بود ولي ديدم تا بهت کسي چيزي نگه برنمي داري مشکل داره بابا بردار خودشو خفه کرد اين آهنگه!!

    پاسخ

    ههه اره ديگه با معرفته:دي واقعا؟ ممنون که گفتي:) اسپيکراي خودم خاموشه معمولا..اونه متوجه نشدم:) ممنون عزيزم:)
    جالب بود! خاطرات اين صفحه تان را کاملا مطالعه کرديم.
    پاسخ

    سلام..ممنون:)

    خيلي بامزه بود

    پسراي دانشگاه اصولا دستي برا آتش دارند در متلک پراني ......

    هههههههههههههههههههههههههههههههه

    من سعي ميکنم سوتي دستشون ندم

    پاسخ

    اووف اره..مام از همين نگران بوديم ديگه..حالا ماهم جز شخصيت هاي موقر دانشگااااااااااه:))
    سلام.خاطرات و بچه هاي خوابگاه و روز هاي فراموش نشدنيش خيلي شيرينه.هميشه دوست داشتم اون روزها با همه ي خوشي ها و سختي هاش دوباره بر ميگشت.
    دانشجوي مملکت!موفق باشي.
    پاسخ

    سلام..اره واخعا..من که عاشقانه اون روزا رو دوس دارم...البته فارغ التحصيل بيکار مملکت!:))
    اي بي کلاس:)))من بودم عمراً ميگرفتم:دي
    پاسخ

    هههه خب ديگه:) با مريم دوست جون جوني بوديم:) ادم با دوستش اين حرفارو نداره که..ها؟:)
    اين آيكونا رو از كجا ميارين؟!اصن يه وعضيه:)
    پاسخ

    توي وبلاگم خوشگلاش رو کپي کردم توي يه پست..که اينجور مواقع نياز استفاده کنم:)
    من حسابي مشتري اين خاطراتتم
    پاسخ

    ممنون سارا جان:)
    خيلي باحال بود
    پاسخ

    ههههه تشکر