سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اصلا قرار نبود من خوزستان رو بزنم.. حتی بهش فکر هم نمیکردم..

توی انتخاب رشته من غیر شهر خودمون، همدان بود و اردبیل و ارومیه و رشت و یزد و اصفهان و تبریز..

همین...

تا وقتی که بابا ازم پرسیدن که کجاهارو زدم..؟ منم گفتم..

گفتن پس اهواز چی؟ گفتم اهواز؟؟؟؟؟ نزدم گرمه...گفت خب یزد هم گرمه..

گفتم دوره.. گفتن یزد هم دوره.. اهواز 8 ساعت بیشتر نیست.. خوبه.. بزن...

بابا راس میگفت.. نمیدونم چرا بهش فکر نکرده بودم..

رفتم از دفترچه چندتا رشته از اهواز رو انتخاب کردم.. بعد گفتم خب منکه اهواز رو زدم.. خرمشهرم بزنم دیگه..

زدم.. محیط زیست رو گذاشتم جز اولین انتخابام.. حتی قبل کرمانشاه.. شهرهای مدنظرم که محیط زیست رو داشتن زدم و بعد رشته های دیگه رو...

یادمه محیط زیست خرمشهر انتخاب هفتمم بود... اصلا فک نمیکردم بیارم.. فرم رو پرکردمو رفتم تحویل دادم...

اواخر شهوریور بود که با دوستم رفتیم کافی نت برای دیدن کد رشته قبولی...

دل توی دلم نبود.. کد رشته ها دستم بود...

اطلاعاتمو وارد سیستم کرد و گفت کد رشته 1385

فورا برگه رو نگاه کردم و از خوشحالی پریدم هوا.. محیط زیست خرمشهر قبول شده بودم.. خوزستان...

استانی که تا ان روز قدم که هیچ.. حتی بهش فکر هم نمیکردم.....

ولی الان شده جزئی از زندگیم... و شاید قشنگترین لحظه های زندگیم.....

 

 


[ جمعه 92/10/27 ] [ 2:24 عصر ] [ سحر ]
درباره وبلاگ

مدیر وبلاگ : سحر[78]
نویسندگان وبلاگ :
رضوان
رضوان[3]

مینویسم که فراموش نکنم چه روزهایی داشتم........ورودی 85 محیط زیست.. ترم اول و دوم جز بچه های فعال بسیج بودم.. ترم 3 رفتم امورفرهنگی و تقاضای چاپ یه مجله رو دادم به اسم پرواز..سردبیرش بودم..مجله ی خوبی بود..تا اوایل ترم 5 چاپ میشد ولی چون از ترم 5 عضو شورای صنفی(نائب دبیر و روابط عمومی) شدم دیگه واسه پرواز وقتی نبود.. شورای صنفی اون سال به گفته خیلیا فعالترین گروه اون دانشگاه طی چندین سال گذشته بود.. خیلی کارهای مفید انجام دادیم و این از همدلی بچه ها بود..خلاصه توی خیلی زمینه ها فعالیت داشتم و الان روز به روز اون سالها برام خاطره س...تو این نوشته هارو میخونی و میگذری بی تفاوت..ولی من... زندگی میکنم با تک تک این لحظات...
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 94
بازدید دیروز: 26
کل بازدیدها: 116672