وبلاگ :
خاطره هاي علوم و فنون دريايي خرمشهر
يادداشت :
خاطره هفتاد و هفتم
نظرات :
2
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
حرف من
سلام
اين پاراگرافو متوجه نشدم يني چي
مثلا همون روزاي اول اومده بود سريکي...
پاسخ
سلام. ترم اول سر يکي از درس ها.. جلسه ي اول... ماهم که استاد رو نميشناختيم. اين اقا در هيبت استاد با کيف سامسونت و اينا وارد کلاس شد و شروع به معرفي خودش به عنوان استاد اون درس کرد:)