• وبلاگ : خاطره هاي علوم و فنون دريايي خرمشهر
  • يادداشت : خاطره شصت و دوم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مريم 
    نگرفتم تا استاد منصور از دانشگاه رفت يادش ميفتم کلي خاطره برام زنده ميشه .يادش بخير
    پاسخ

    تهت:) ياد همه چي بخيررررررررر
    + مريم 
    واي سحر ترکيدم از خنده گروه محيط زيست 84 اولين گروه بيچاره بود که با استاد منصور اين واحد داشت عين موش آزمايشگاهي اکثرا افتاديم.يادش بخير با اينکه افتادم ولي خاطراتش شيرين بود.
    پاسخ

    اووووووووووووه چ افتضاحي بود.. انداختت؟؟؟؟؟ بعد کي برداشتي؟ يادمه به منم گفت برو خانم افتادي... با اينکه از 5 تا سوال، سه تارو کامل، يه دونه رو نصفه جواب دادم... ولي بعدها ديدم پاسم کرده:) اخه ترم آخري بود که دانشگاه ما بهش درس ميداد ههههه
    :)))
    آخرشو خوب تموم کردي :))
    وجدان چيه بابا :دي
    پاسخ

    والاااااااا:دي