وبلاگ :
خاطره هاي علوم و فنون دريايي خرمشهر
يادداشت :
خاطره چهل و سوم..
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
پارسي يار
: 3 علاقه ، 2 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مريم
واي سحر قيافه ات هنوز يادمه اومده بودين دم در عين بچه هاي پاستوريزه نگاه ميکردين
ولي ايها الناس خودشون از ما بدتر بودن
پاسخ
:دي اره ما اون موقع خيلي بچه مثبت بوديم.. سال اولي بوديم ديگه ههه.. مريم يادته فرزانه بهمون چي گفت؟ ههههه برق از سر منو و پرستو پريد هههههه