وبلاگ :
خاطره هاي علوم و فنون دريايي خرمشهر
يادداشت :
خاطره سي و چهارم
نظرات :
0
خصوصي ،
7
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
زهره
سحر جون سلام
واقعا منم دوست داشتم آذو و لباس عروس ببينم ولي نشد که بريم با شايسته....اميدوارم خوشبخت باشه ...روزي خودت عزيزم
پاسخ
سلام زهررره..خوبي؟ ايشالا روزي شما:) چ خبرا؟ عروس نشديد هيچکدوم؟ فرزانه چ ميکنه؟ سرکار رفتين؟