• وبلاگ : خاطره هاي علوم و فنون دريايي خرمشهر
  • يادداشت : خاطره سوم: تقلب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • پارسي يار : 1 علاقه ، 1 نظر

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام سحر جان

    واقعا منم هميشه تو کف بودم که تو چطور تقلب ميکردي...

    هميشه برام علامت سوال بود...( واقعا که)

    تو و آذر هميشه برام علامت سوال بودين شباي امتحان و بعد از امتحان...

    ولي از درس خوندنتون خوشم ميومد ... اصلا سخت نميگرفتين...

    انگار نه انگار امتحانه فردا...

    يادش بخير اونروزاااااااااااااااااااااااااااااا...

    پاسخ

    سلام گلم...آره يادته چه روزگاري داشتيم؟