• وبلاگ : خاطره هاي علوم و فنون دريايي خرمشهر
  • يادداشت : خاطره هشتم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مه ليلا 
    مگه ميشه دختر ها با هم باشن و بهشون خوش نگذره
    جالب بوده که از اول فکر دور هم بودن نبوديد !
    پاسخ

    اره واقعا:)) اخه بچه هاي ما اونايي که مونده بودن خوابگاه جز خرخونا بودن و ازينايي که کلهم تو فکر درس هستن:) وگرنه ما که از خدامون بود ازشون بخوايم که بيان پيشمون:)