• وبلاگ : خاطره هاي علوم و فنون دريايي خرمشهر
  • يادداشت : خاطره چهل و ششم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 8 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام وب لاک خوبي دارين به ماهم سر بزنين
    عجب!!!
    دکترم عجب سوالايي مي پرسنا.....
    اصلا آدمو شديد تو برزخ جواب مي زارن!!!
    پاسخ

    دقيقااااااااااااا:))


    سلام

    خاطرات خيلي قشنگي داشتيد و خاطرات دوره دانشگاه در من زنده شد.

    من و دوستم علي هم از بچه هاي خيلي شيطوون دانشگاه و زبر و زرنگ بوديم.هيچ مراسم و جلسه و جايي نبود که ما اونجا نباشيم.شده بوديم همه کاره دانشگاه.

    هرچي ميشد هم مسئولاي دانشگاه هم بچه ها از چش ما ميديدن.

    خلاصه مث شما از بسيج و نهاد و صنف و کاراي فرهنگي و اردو و اينا گرفته تا هرچي که به ما هم ربطي نداشت!!!

    من هم ترغيب شدم خاطراتمو بنويسم.و سعي مي کنم اينکارو شروع کنم.خاطرات دانشگاه علوم پزشکي!!!

    موفق باشيد

    پاسخ

    سلام اقاي دکتر:) حتما بنويسيد.. حيفه فراموش بشن اون همه شيطنت ها و خاطرات:) موفق باشيد:)

    سلام دوست عزز خل وب زبا دار منم ه وب درارم که درباره تبادل لنک است 

    راست موافق باهم تبادل لنک کنم من ه تبادل لنک اتوماتک گذاشتم داخل وبلاگم  طرز کارشم نوشتم اگه موافق فقط 30ثانه وقت بزار با تا باهم تبادل لنک کنم 

    ممنون 

    مطالبت رو جدد کن چون بازم بهت سرمزنم 

    انم آدرس وبلاگم

    http://linktolink.parsiblog.com

     

    سلام :)
    چ خاطرات بامزه اي بود :دي
    سحر بدو يه چايي هم برا من دم کن ! از کَت و کول افتادم نصف شبي
    چرا فقط 3 تا گذاشتي صفحه اول ؟ اگه بيشترم بود همشو ميخوندم :)
    پاسخ

    سلام.. چايي حااااااااااااضره بفرماييد:دي بقيه رو ارشيو کردم که صفحه سبک بياد بالا:) سمت راست همه شون هستن:)

    با سلام خدمت شما وبلاگنويس شبکه پارسي بلاگ

    يکي از دوستان وبلاگنويس پارسي بلاگي ما به نام طلبه بسيجي کانديداي برترين وبلاگ در عرصه ملي هست . براي اينکه اين دوست وبلاگنويسمون حائز اين رتبه شوند نياز به راي شما وبلاگنويس عزيز هست . در ضمن آموزش راي دادن و توضيحات بيشتر در لينک زير است . در ضمن مهلت راي گيري تا ساعت 24 روز جمعه بيست سوم اسفند هست . پيشاپيش از شما سپاسگزاريمگل تقديم شما

    http://ateyesazanahwaz.parsiblog.com/Posts/319

    + ... 
    بايد ميگفتين بهش: نه انوش جان...عاشق نشده :دي
    پاسخ

    والااااااا:دي
    حالا سحر ما عاشق شده آيا؟چرا جوابش رو ننوشتي؟ اين همه راه اومدم فقط سوالاي خانم دکتر رو بخونم؟ دي:
    پاسخ

    نه نشده:دي شده بود که الان اينجا نبود:دي اقاي دکتر:)